خوب هم که باشی ، از بس بَدی دیده اند
    خوبیهایت را باور نمیکنند.
    نفرین به شهری که در آن غریبه ها آشناترند

یکی از بهترین احساس های دنیا :

از خواب بیدار بشی و نگران این باشی که الان وقت بیدار شدنت بوده

ولی ببینی که هنوز ۲ ساعت مونده و میتونی بازم بخوابی …

خداییش بد میگم !؟

یه وقتایی هم هست سر کلاس از بغل دستیت میپرسی چیزی میفهمی ؟

    اونم میگه نه بابا
    ینی اون لحظه انگار دنیا رو بهت دادن 

دیشب سوار پورشه ام شده بودم و توخیابون دور میزدم باهاش

یهو یکی پرید جلو ماشین تا خواستم ترمز کنم پام گرفت به لحاف و پاره شد!

  این چند روزه بس که با کامپیوتر کار میکنم قاط زدم

    امروز قوری از دستم افتاد کف آشپزخونه کثیف شد
    داشتم دنبال ctrl+z میگشتم

    چیز چیست ؟!
    کلمه ایست شگفت انگیز در زبان فارسی
    که میتواند جایگزین تمـــام کلمات دیگر شود)

خدا کنه تا بیشتر از ۹ ساله دیگه زنده بمونیم و بریم تو سال ۱۴۰۰

بعد هی بگیم : شماها یادتون نمیاد ما صده سیصدیا …

خیلی فاز میده ؛ حس آثار باستانی بودن به آدم دست میده …

رفتم کتاب فروشی میگم بوف کور دارین؟
میگه کتابشو؟
گفتم : پ ن پ خودشو ، یه فرد خیر پیدا شده که حاضر تمامِ هزینه های درمانشو متقبل شه…..!

با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛ نوبت ما که میشه طرف میگه:شمام عسل میخواین!؟ ، پـَـَـــ نــه پـَـَـــ دوتا زنبوریم اومدیم استخدام شیم

از دستشویی شرکت اومدم بیرون منشیه یه نگاهی میکنه و با پوزخند میگه دستشویی بودین ؟ پ نه پ بک تو بک آفتابه ام طفلی مرخصیه رفتم جاش واستادم

زمستان بهانه است برف از آسمون خسته میشه!

پاییز بهانه است برگ از درخت خسته میشه!

اس ام اس بهانه است دلم برات تنگ میشه!

داره برف میاد،بیا تو قلبم سرما نخوری!

تو اگر باز کنی پنجره ای سوی دلت/میتوان گفت که من چلچله باغ توام

مثل یک پوپک سرمازده در بارش برف/سخت محتاج به گرمای توام

* *** * **

* ** * *
این برفارو فرستادم تا باهاش واسه خودت یه آدم برفی بسازی تا این روزا تنها نباشی!

یه گاز از دماغت میدی؟

(از عاشقانه های خرگوش و آدم برفی)

خیلی از یخ کردن های ما از سرما نیست!

لحن بعضی ها زمستونیه!

داره برف میاد،در گوش دانه های برف نام تو را زمزمه خواهم کرد تا برف از شوق حضورت بهار را لمس کند

پروردگارا : آرامش را همچون دانه های برف

آرام و بی صدا

بر سرزمین قلب کسانی که برایم عزیزند ببار

خاطره یعنی یک سکوت غیر منتظره بین خنده هایی بلند...!!!

میخواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که پدر تنها قهرمان بود عشق, تنها در آغوش مادر خلاصه میشد بالا ترین نقطه ی زمین شانه های پدر بود بدترین دشمنانم, خواهر و برادران خودم بودند تنها دردم, زانو های زخمی خودم بود تنها چیزی که میشکست, اسباب بازی هایم بود... عشق را میشه توی دستای خسته پدر و توی چشمای نگران مادر دید نه در دستان یک غریبه...

در رفاقت رسم ما جان دادن است / هر قدم را صد قدم پس دادن است

هرکه بر ما تب کند جان میدهیم / ناز او را هرچه باشد میخریم

اعتبار دوستی شما رو به پایان است لطفا برای اعتبار مجدد آن یک اس ام اس ارسال نمایید(دوست همراه )

تو ناخدای عشقی ، من ساحلی غریبم / لنگر بزن مسافر ، من خاک هر رفیقم

محبت مثل سکه ای است که اگه افتاد تو قلک دلت دیگه در نمیاد اگه بخوای درش بیاری باید دلت رو بشکنی .

کس نمی داند در این بحر عمیق،سنگ ریزه قرب دارد یا عقیق

من همین دانم که در این کوی و بر، هیچ چیز ارزش ندارد جز رفیق

ای دوست به خدا دوری تو دشوار است

بی تو از گردش ایام دلم بیزار است

بی تو ای مونس جان، دل ز غمت میسوزد

دل افسرده من طالب یک دیدار است

ما زنده به عشقیم ولی عشق تب دوست ، ما طالب مرگیم ولی در طلب دوست

ما تشنه دردیم ولی از غم هجران ، درویش نگاهیم ولی با لب خندان

در این زمانه که شرط حیات نیرنگ است

دلم برای رفیقان با وفا تنگ است

ای کاش محبت اثری داشته باشد / معشوق ز عاشق خبری داشته باشد

کو خنجر تیزی که کنم پاره جگر / قربان رفیقی که وفا داشته باشد

همچنان چشم به چشمان تو دارم ای دوست

گوشه چشمی بنما بر دل زارم ای دوست

هر شبم نقش تو ماه شب چشمان منست

روزها در شب هجرت بشمارم ای دوست